نگاهی به دور و بر خود بیندازید، چند نفر را میشناسید که اولا اوقاتفراغت برای خود بسازند و بعد آن را به بهترین شکل پر کنند؟
خطرآمیز سپری کردن اوقاتفراغت ارتباط زیادی با سن و سال آدمها دارد. هر چه آدمها بزرگتر میشوند هم بهتر و بیشتر میدانند که چه چیز خوشحالشان میکند و هم اینکه در مییابند چطور اوقات فراغت خود را همراه با کمترین آسیب روانی و جسمی بهخود و دیگران سپری کنند.
مفید بودن زمانهای فارغ از کار روزانه به مهارتهای ما نیز بستگی دارد. بخشی از آن مهارتها به تواناییهای ما در خلق آثار هنری، انجام ورزش نیمهحرفهای، رفتن به سفر، کتابخوانی و هر کاری که دلمان میخواهد بستگی دارد و بخشی از آن به تواناییهای فردی در انتخاب بهترین راه برای گذران آن مربوط میشود.
برای اوقاتفراغت 3کارکرد عمده رفع خستگی، تفریح و سرگرمی و ایجاد امکان برای بالا بردن سطح معلومات، مشارکت آزاد اجتماعی و پرورش استعدادها را در نظر میگیرند و کارکردهای فرعی مانند تجدید قوا، گریز از ملالانگیز بودن زندگی روزمره، فرار از کارهای تکراری تحمیلی، ترمیم مشکلات عصبی ناشی از زندگی ماشینی، به دست آوردن نشاط و سرزندگی، ارضای صحیح و مناسب تمایلات پرخاشجویانه افراد و تقویت عواطف از کاربردهای اوقاتفراغت به شمار میروند که در قالب 2کارکرد نخست قرار میگیرند.
به جرات میتوان گفت اوقاتفراغت امروز بیش از هر زمان دیگری است، چرا که ساعات رسمی کار در مراکز کاری کشورهای مختلف کاهش یافته است؛ بنابراین هر فردی، چند ساعت فارغ از کار در اختیار دارد که باید برای استفاده از آنها طبق نظر، میل و امکانات خود برنامهریزی کند. بدیهی است همانگونه که استفاده صحیح از اوقاتفراغت هم بر زندگی فرد و هم بر جامعه تأثیر مثبت خواهد داشت، استفاده نادرست از آن نیز در هر دو سطح یاد شده میتواند باعث بروز مشکلات و خسارات جبران ناپذیری شود.
انسان جدید از کودکی مستقیماً به بزرگسالی قدم نمیگذارد بلکه دورهای در زندگی او ایجاد شده است که با فقدان یا کمی مسئولیتپذیری مترادف است و در آن اوقاتفراغت سهم بزرگی یافته است. در این دور آنگاه رفتارهایی از فرد سر میزند که از سوی جامعه توصیه و تجویز نمیشود و بعضاً نیز رفتارهای انحرافی تلقی میشود.
در بین رفتارهای فراغتی برحسب عواملی مانند سن، جنس، طبقه اجتماعی و سبک زندگی میتوان رویههایی را مشاهده کرد که الگوهای فراغتی افراد را تشکیل میدهند. الگوهای فراغتی نامناسب بهخصوص در قشر جوان میتواند آنها را از چارچوبهای پذیرفته شده در جامعه دور ساخته و آسیبهایی جبرانناپذیر به آنها وارد کند.
مریم شهیدی زندی تحقیقی روی بیش از 2500 دانشجوی دختر مقطع لیسانس دانشگاه تهران انجام داده تا ببیند که نحوه گذران اوقاتفراغت این قشر و میزان آسیبپذیر بودن یا نبودن آنچه مقدار است. این تحقیق در سایت انسانشناسی و فرهنگ منتشر شده است.
در این تحقیق سعی شده به این پرسشها پاسخ داده شود: فراغت در ذهن دختران مورد مطالعه اساسا چه معنایی دارد؟ میزان فراغت دختران مزبور چقدر است و آن را چگونه سپری میکنند؟ آیا در فراغت این دختران جنبههای آسیبزا وجود دارد؟ عوامل فردی و اجتماعی مؤثر بر فراغت دختران مورد مطالعه کدام است؟
در این پژوهش نمونه مورد مطالعه، با روش نمونهگیری خوشهای از بین دانشکدههای دانشگاه تهران، (4 دانشکده پیراپزشکی، پرستاری- مامایی، علوم اجتماعی و علوم پایه) انتخاب شدهاند. حجم جامعه آماری که شامل دختران دانشجوی این دانشکدهها در مقطع کارشناسی بوده، 2612نفر بوده است.
1- فراغت در ذهن دختران مورد مطالعه اساساً چه معنایی دارد؟
براساس نتایج تحقیق، اساساً فراغت در ذهن دختران مورد مطالعه 4 معنای مختلف دارد. برای 34 درصد یعنی یک سوم این دختران، فراغت به معنای سرگرمی و تفریح بوده، 22درصد یعنی حدود یک چهارم آنان فراغت را به معنای استراحت دانستهاند و 22درصد نیز فراغت را به معنای گذران وقت آزاد به شکل هدفمند و رضایتبخش یعنی با برنامهریزی قبلی و هدفی خاص ابراز کردهاند و در نهایت 21درصد پاسخگویان نیز فراغت را معادل وقت آزاد یا بیکاری، یعنی زمانی که فرد فارغ از هر نوع مسئولیتی است برشمردهاند.
با توجه به پاسخهای فوق اکثریت پاسخگویان فراغت را به معنای تفریح و سرگرمی دانستهاند و در مجموع حدود 77درصد دختران مورد مطالعه از فراغت معنایی انفعالی و توأم با بیکاری، استراحت و تفریح در ذهن دارند.
نتایج فوق حاکی از آن است که اکثریت پاسخگویان (77درصد) به اوقاتفراغت بهعنوان زمانی برای فعالیتهای هدفمند که در کنار سرگرمی و لذت میتواند باعث تعالی آنها در زمینههای مختلف هنری، ورزشی، علمی و... شود نگاه نمیکنند و معمولا برنامهریزی قبلی برای گذران اوقاتفراغت خود ندارند.
2- میزان فراغت دختران چقدر است و آن را چگونه سپری میکنند؟
حدود 40 در صد از پاسخگویان فراغت روزانه خود را 4-2 ساعت و 35 در صد از آنها کمتر از 2 ساعت ذکر کردهاند. 15 در صد از پاسخگویان نیز اوقاتفراغت روزانهشان بیش از 4 ساعت ذکر شده است.
3- در فعالیتهای فراغتی دختران جوان چه الگوهای عمدهای وجود دارد؟
با تحلیل گویههای جدول، فعالیتهای فراغتی پاسخگویان به 2گروه فعالیتهای آسیبزا و غیرآسیبزا تقسیم شدند. در نتیجه الگوهای عمده فراغتی مورد بررسی در تحقیق فوق عبارتند از؛ سالم، نسبتا سالم و نسبتا آسیبزا و کاملا آسیبزا.
4- در این الگوهای فراغتی میزان آسیبزایی چقدر است؟
نتایج تحقیق حاکی از آن است که اگرچه در گذران اوقاتفراغت دختران دانشجوی پاسخگو، الگوهای فراغتی آسیبزا وجود دارد اما هیچکدام از پاسخگویان دارای الگوی فراغتی کاملا آسیبزا نیستند و تنها 6درصد آنان الگوی فراغتی نسبتا آسیبزا دارند و در مقابل81درصد پاسخگویان دارای الگوی فراغتی نسبتا سالم و 12درصد آنان دارای الگوی فراغتی کاملا سالم بودهاند.
5- عوامل فردی مؤثر بر اوقاتفراغت دختران مورد مطالعه کدامند؟
طبق نتایج حاصل از روابط متقاطع و جداول دوبعدی، بین متغیرهای سن، رشته تحصیلی، عملکرد تحصیلی، خودپنداره و درآمد شخصی قابل مصرف در ماه، با نحوه گذران اوقاتفراغت همبستگی مشاهده نشد یا میزان همبستگی بسیار کم و قابل چشمپوشی بود ولی درعوض میان گرایش به آرایش، سبک خرید و مصرف پوشاک، نگرش به رابطه با جنس مخالف، میزان حضور پسرها در مهمانیهای دوستانه و استفاده آسیبزا از ماهواره همبستگی مثبت و میان میزان پایبندی به دین و نگرش منفی به رابطه با جنس مخالف همبستگی منفی و رابطه معکوس مشاهده شد.
6- عوامل خانوادگی مؤثر بر اوقاتفراغت دختران مورد مطالعه کدامند؟
با بررسی نتایج بهدست آمده از جداول دوبعدی میتوان گفت که بین میزان کنترل و نظارت خانواده، میزان ارتباط عاطفی در خانواده، پایگاه اقتصادی- اجتماعی خانواده و میزان همراهی خانواده در گذران اوقاتفراغت فرد با متغیر وابسته همبستگی معناداری وجود ندارد و رابطه معنادار بین متغیرهای مربوط به عوامل خانوادگی با نحوه گذران اوقاتفراغت تنها متغیر اطلاع خانواده از نحوه گذران اوقاتفراغت فرد را شامل میشود.
7- چه عواملی بیشترین تأثیر را بر نحوه آسیبزای گذران اوقاتفراغت دختران جوان دارند؟
از بین متغیرهای عملکرد تحصیلی، خود پنداره یا برداشت از خود، ارزشها و نگرشها (در مورد رابطه با جنس مخالف و نیز در مورد آرایش) میزان رضایت از زندگی، میزان درآمد قابل مصرف در ماه، میزان پایبندی به دین، نوع استفاده از ماهواره (که در زمره ویژگیهای فردی جای دارند) و میزان اطلاع خانواده از نحوه گذران اوقاتفراغت، میزان کنترل و نظارت خانواده، میزان همفکری بین اعضای خانواده، میزان روابط عاطفی در خانواده و پایگاه اقتصادی- اجتماعی خانواده (که در مقوله ویژگیهای خانوادگی جای میگیرند )، 3متغیر میزان اطلاع خانواده از نحوه گذران فراغت، نگرش به رابطه با جنس مخالف و نگرش به آرایش، رابطهای معنادار با متغیر وابسته نحوه گذران اوقاتفراغت داشتند.
به عبارت دیگر میتوان گفت که ارزشها و نگرشهای دختران مورد مطالعه و میزان اطلاع خانواده آنها از نحوه گذران فراغتشان بیشترین تأثیر را در نحوه گذران اوقاتفراغت آنان دارد؛ بدین معنی که هر چه نگرش آنان به رابطه با جنس مخالف مثبتتر و گرایش آنان بهخودآرایی بیشتر و میزان اطلاع خانواده از نحوه گذران فراغت آنان کمتر باشد، گذران اوقاتفراغت به شکل آسیبزا در آنان بیشتر میشود.
در چارچوب نظری تحقیق که عمدتا براساس دیدگاه کنش متقابل نمادین و خصوصا بر پایه نظرات پییر بوردیو نگاشته شده است، نحوه گذران اوقاتفراغت افراد از طرفی متأثر از عوامل فردی و از طرف دیگر تحتتأثیر شرایط خانوادگی بیان شده است؛ با توجه به نتایج بهدست آمده علاوه بر اینها نمیتوان منکر تأثیر دانشگاه، رسانهها و فرهنگ وارداتی هم که بهطور دائم از طریق کالاهای مادی و غیرمادی مستقیم و غیرمستقیم تبلیغ میشود، بشویم.
اگر انتظار بحقمان را از دولتها و سازمانها و دیگران برای فراهم آوردن امکاناتی برای گذران اوقاتفراغت کنار بگذاریم باید به این مسئله توجه کنیم که هر کدام از ما باید خودمان به فکر خودمان باشیم.